زبان آلمانی را میتوان یکی از پرطرفدارترین زبانها در اروپا دانست. این زبان مانند هر زبان دیگر، اصطلاحات و ضرب المثلهای خاص زیادی دارد که دانستن نسخه ترجمه آلمانی به فارسی آنها میتواند برای شما جالب باشد. در این مطلب قرار است درباره تعدادی از این ضرب المثلها صحبت کنیم. اگر علاقهمند به ضرب المثل های آلمانی هستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان متن همراه ما بمانید. بدون شک در انتها، دیدگاهی روشنتر درباره فرهنگ آلمانی زبانها پیدا خواهید کرد.
چرا باید با ترجمه اصطلاحات آلمانی آشنا شوید؟
ابتدا اجازه دهید در این مورد صحبت کنیم که اصلاً آگاهی از این اصطلاحات و ضرب المثلها به چه دلیل اهمیت دارد. چند گروه از افراد هستند دانستن این اطلاعات درباره زبان زیبای آلمانی، به کارشان خواهد آمد:
- گروه اول: افرادی که قصد ترجمه آلمانی را دارند، خصوصاً اگر میخواهند کار ترجمه حرفهای را در پیش بگیرند، حتماً باید با اصطلاحات رایج در این زبان آشنا باشند. در غیر اینصورت ترجمه آنها، ترجمهای غیرقابل فهم و گیج کننده خواهد بود.
- گروه دوم: افرادی که به دلیل مهاجرت و یا حتی علاقه شخصی علاقهمند به فرهنگ آلمان هستند، به راحتی میتوانند از طریق مطالعه ضرب المثلهای آلمانی، با فرهنگ و نوع معاشرت آلمانی زبانها آشنا شوند. حتی اگر ترجمه آلمانی به فارسی تمام واژهها و افعال را بدانید اما با اصطلاحات معروف آشنا نباشید، ممکن است از برخی جملات در موقعیتهای نامناسب استفاده کنید که گاهی دردسرهای زیادی برای شما در پی دارد.
چند مورد ضرب المثل آلمانی با ترجمه فارسی
حال نوبت به بخش جذاب ماجرا میرسد، یعنی آشنایی با ضرب المثلهای مشهور و اصطلاحات رایج زبان آلمانی. در ادامه ترجمه اصطلاحات آلمانی پراستفاده را در چند بخش مجزا بیان خواهیم کرد.
ترجمه ضرب المثل های آلمانی عاشقانه
اگر میخواهید در ترجمه آلمانی حرفهای شوید لازم است این اصطلاحات عاشقانه را بدانید:
- Liebe fürchtet keine Gefahr: عشق از هیچ چیز ترس ندارد
- Liebe kann Berge versetzen: عشق کوه را هم تکان میدهد
- Liebe ohne Gegenliebe, ist eine Frage ohne Antwort: عشق بی معشوق همچون یک سؤال بی جواب است.
- Liebe braucht keinen Lehrer: عشق نیازی به معلم ندارد.
- Liebe, die nur von einer Seite kommt, dauert nicht lange: عشقی که فقط از یک طرف باشد، دوام زیادی ندارد.
ترجمه آلمانی: اصطلاحات رایج و روزمره
در ادامه تعدادی از دیگر اصطلاحات زبان آلمانی را عنوان خواهیم کرد که خصوصاً در گفتگوهای روزمره به کارتان خواهد آمد:
- Ich habe die Nase voll!: بینی من پر است، یعنی صبر و طاقتم دیگر تمام شده است.
- Affenliebe: عشق میمونی، یعنی عشق کورکورانه یا خفقان آور و زیاد از حد.
- Den Ball flach halten: پایین نگه داشتن توپ، یعنی استفاده نکردن از فرصتهای موجود و ریسک پذیر نبودن.
- In die Bresche springen: پریدن داخل سوراخ، هنگامی که کسی برای کمک کردن به دیگری جان خودش را به خطر میاندازد.
- Wo der Pfeffer wächst: جایی که فلفلها سبز میشوند، اشاره به جایی دور که در دسترس نباشد، دارد. مانند اصطلاح “برو گمشو” در فارسی کاربرد دارد.
ضرب المثل های آلمانی که در فارسی معادل دارند
جالب است بدانید برای برخی از اشعار معروف و ضرب المثلهای ایرانی میتوان معادلی در ترجمه آلمانی ضرب المثل پیدا کرد که تعدادی از آنها مطابق موارد زیر هستند:
- Alles auf eine Karte setzen
معنای تحت الفظی: شرط بستن همه پول روی یک کارت.
ضرب المثل در فارسی: همه تخم مرغها را در یک سبد گذاشتن.
- Eine Schwalbe macht noch keinen Sommer
معنای تحت الفظی: با آمدن یک چلچله (نوعی پرنده)، تابستان نمیشود.
ضرب المثل در فارسی: با یک گل بهار نمیشود.
حالا ترجمه آلمانی ضرب المثل: دندان اسب پیشکشی را نمیشمارند.
- Einem geschenkten Gaul schaut man nicht ins
معنای تحت الفظی: نباید داخل دهان اسبی که هدیه شده را نگاه کرد.
- Probieren geht über studieren
معنای تحت الفظی: تجربه کردن از آموزش دیدن بهتر است.
ضرب المثل در فارسی: دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
- Zwei Fliegen mit einer Klappe schlagen
معنای تحت الفظی: زدن دو پرنده با یک سنگ.
ضرب المثل در فارسی: یک تیر و دو نشان.
ترجمه آلمانی ضرب المثل: آشپز که دو تا شود، آش یا شور میشود یا بینمک.
- Viele Köche verderben den Brei
معنای تحت الفظی: آشپزهای بسیار، فرنی را خراب میکند.